دیپلمات آرام؛ برگ برنده اصلاحطلبان؟ | سید محمد صدر قفل پاستور را برای اصلاحطلبان باز میکند؟
رویداد۲۴ | میثم سعادت و لیلا فرهادی: به لطف پنج دهه انزوا در روابط بینالملل، هر چهرهای که به نحوی با گشایش بنبست روابط ایران با جهان در ارتباط باشد، محبوب میشود.
دیپلمات باشید تا محبوب شوید (و سپس رد صلاحیت)
بخش عمده حیات سیاسی حسن روحانی به کار در نهادهای سیاسی و امنیتی گذشته است اما وقتی در سال ۸۲ مامور به مذاکره با تروئیکای اروپایی شد، لقب «شیخ دیپلمات» گرفت و یک شیفت رادیکال در زندگیاش کرد. سابقه او در راس شورای عالی امنیت ملی دولتهای هاشمی و خاتمی و نقشی که در مذاکرات موفق هستهای با کشورهای اروپایی داشت، به این «ریبرندیگ» کمک کرد و به سرعت باعث شهرت و محبوبیت او در عرصه عمومی شد.
همین الگو در مورد دو چهره دیگر هم تکرار شده است. محمدجواد ظریف و علی اکبر صالحی هر دو به واسطه نقشی که در گشایش روابط ایران با جهان داشتند، محبوبیت پیدا کردند. پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ و درست چند ماه بعد از امضای برجام، ظریف محبوبترین چهره سیاسی ایران از نظر موسسات نظرسنجی آمریکایی بود.
راز محبوبیت علی لاریجانی را هم باید در جایگاه دیلماتیک او جستوجو کرد. هرچند لاریجانی موفقیت قابل ذکر دیپلماتیکی در قامت دبیر شورای عالی امنیت ملی نداشت، اما جایگزینی او با سعید جلیلی باعث شد فقدان او به چشم بیاید. از طرفی برخی گزارشها سالهای بعد منتشر شد که نشان میداد علی لاریجانی در فاصله زمانی سال ۸۴ تا ۸۶ که دبیر شورای عالی امنیت ملی در دولت احمدینژاد بود قصد داشت مذاکرات هستهای را فیصله دهد.
گفته میشود سال ۱۳۸۵ خاویر سولانا مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا بسته پیشنهادی ایالات متحده را رسماً به علی لاریجانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی و مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران ارائه داده بود که طبق آن بسته پیشنهادی، اگر ایران غنیسازی اورانیوم را متوقف و در ماجرای عراق همکاری میکرد، در عوض نیروگاههای پیشرفته آب سبک میگرفت و سانتریفوژهای تحقیقاتی ایران فعال میماند. ظاهرا قرار بود علی لاریجانی برای مذاکره بیشتر در مورد این بسته پیشنهادی، به همراه رئیسجمهور وقت برای شرکت در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک شرکت کند و با سه کشور اروپایی مذاکره کند، اما خبر به گوش احمدینژاد رسید و در نتیجه سفر علی لاریجانی به نیویورک لغو شد. جالبتر اینکه بلافاصله بعد از برگشت احمدینژاد به تهران، لاریجانی برکنار و سعید جلیلی جانشین لاریجانی شد.
حتی در اردوگاه اصولگرایان هم هرگونه ارتباط با موضوع تعامل ایران و جهان، برگ برنده کاندیداهاست. سعید جلیلی با سابقه مذاکرات بیثمر و قطعنامههای مکرر شورای امنیت علیه ایران، دعوی دیپلماسی دارد. جریان جلیلی معتقدند جهان فقط غرب نیست و بنابراین عدم موفقیت آنها در مذاکره با غرب به معنی عدم توانایی آنها برای افتادن در دامن شرق نیست. ادعایی که شاگرد او در وزارت خارجه که امروز سرپرستی این وزارت خانه را نیز به ارث برده، در سه سال دولت ابراهیم رئیسی عملیاتی کرده است.
اما در میان همه کاندیداهای بالقوه با سابقه دیپلماتیک، به جز سعید جلیلی هیچ کس شانس صددرصد کاندیداتوری ندارند. علی لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ تمامقد وارد میدان شد، اما بهارش نرسیده، خزانش از راه رسید. هرچند نزدیکان او گفتهاند که منتظر چراغ سبز حاکمیت برای کاندیداتوری لاریجانیاند، اما چشمان آگاهان به سیاست در جمهوری اسلامی، آب نمیخورد.
علی اکبر صالحی، وزیر خارجهای که مذاکرات هستهای منتهی به برجام در دوران او وزارت او آغاز شد و در دوران ریاست او بر سازمان انرژی اتمی به ثمر نشست، شانس کاندیداتوری ندارد. صالحی حتی اگر به دلیل مشی میانهرویی که در چهار دهه گذشته داشته، توانایی جلب تاییدیه شورای نگهبان را هم داشت، به لحاظ سنی امکان کاندیدا شدن در انتخابات پیش رو را ندارد. او دو ماه پیش ۷۵ سالگی را رد کرده است. بر اساس قانون انتخابات ریاست جمهوری، کاندیداها باید بین ۴۰ تا ۷۵ سال سن داشته باشند.
در مورد محمدجواد ظریف، شایعه حضور او در انتخابات هم کافی بود تا حاکمیت به نحوی مخالفتش را اعلام کند. چند ماه پیش از انتخابات سال ۱۴۰۰ فایل صوتی از یک گفتگوی او با سعید لیلاز منتشر شد. در این فایل صوتی ظریف در قامت وزیر خارجه در مورد بسیاری از مسائل ایران در جهان از جمله مساله مداخلههای سپاه در امور دیپلماتیک، نزدیکی بیش از حد به روسیه و خیانتهای روسیه به ایران اظهارنظر کرد. انتشار این فایل صوتی یک دلیل موجه بیشتر نداشت؛ ایجاد مانع بر سر راه کاندیداتوری محمدجواد ظریف در انتخاباتی که قرار بود ابراهیم رئیسی بدون ریسک پیروز آن باشد.
انتشار این فایل صوتی و اتفاقات بعد از آن نشان داد فارغ از ابراز بیعلاقگی مستمر ظریف به کاندیداتوری (که در دنیای سیاست به هیچ وجه قابل اعتنا نیست)، به نظر نمیرسد او قادر باشد از سد شورای نگهبان عبور کند.
اما هنوز یک دیپلمات در سیاست داخلی ایران باقیمانده که شانس خوبی برای کاندیداتوری دارد؛ سید محمد صدر.
سید محمد صدر کیست؟
بیشتر بخوانید:
چه کسی میآید؟ چه کسی نمیآید؟ | مهمترین کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری
افشای فایل صوتی ظریف چه اثری بر انتخابات ۱۴۰۰ میگذارد؟
جریان خالصسازی چگونه تصفیه میکند و پیش میرود؟
سید محمد صدر از دولت رجایی وارد وزارت خارجه شد و در دولت خاتمی به عنوان معاون عربی-آفریقایی وزارت خارجه منصوب شد. او از اعضای موسس جبهه منحلشده مشارکت بود، اما سابقه اجرایی او در جبهه اصلاحات مانع از علاقه خاص رهبری به او نشده است. سال ۱۳۹۶ رهبری طی حکمی، محمد صدر را به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کردند.
محمد صدر ۷۳ ساله، فرزند سید رضا صدر، عالم دینی شیعه و نوه آیتالله صدرالدین صدر، مرجع تقلید است. عموی او امام موسی صدر، روحانی اصلاحگرای مشهور است که در دهه ۵۰ در لبنان نقش مهمی در حمایت و حفاظت از اقلیت شیعه این کشور داشت. خانواده صدر به عنوان یکی از خانوادههای ریشهدار مذهبی شیعی رابطه درهمتنیدهای با خانوادههای طباطبایی و خمینی دارند. پسر عمه آقای صدر، صادق طباطبایی از چهرههای مشهور ابتدای انقلاب بود که خواهرش همسرش سید احمد خمینی بود. خود آقای صدر پدرزن سید یاسر خمینی، نوه آیتالله خمینی است. محمد صدر خاندان شناختهشدهای هم در ایران و هم در لبنان دارد. پیوندهای خانوادگی او با بین بنیانگذار انقلاب اسلامی به صدر کمک میکند تا بین اقشار مذهبیتر جامعه بیشتر شناخته شود.
محمد صدر در سیاست خارجی چهره مورد اعتمادی است و در عرصه سیاست داخلی نیز، چهره بیاطلاعی نیست. حضور در وزارت کشور و وزارت خارجه، از صدر چهره یک دیپلمات برجسته ساخته است. افرادی که به دنبال نامزدی صدر هستند، همچنین اعتقاد دارند او میتواند اجماعی در میان نیروهای اصلاحطلب به وجود بیاورد. دوره قبل هم بحث نامزدی صدر بسیار جدی مطرح شد، اما در نهایت او حاضر به نامزدی در انتخابات نشد.
صدر و انتخابات
محمد صدر در انتخابات مجلس هشتم تایید صلاحیت شد. در آن دوره، به جز صدر، مجید انصاری و اسحاق جهانگیری هم در فهرست اصلاحطلبان بودند. اما همگی آنها در پیروزی در انتخابات ناکام ماندند.
سال ۱۴۰۰ نیز او در فهرست اولیه احزاب اصلاحطلب قرار داشت، اما در نهایت حاضر به ثبتنام برای حضور در انتخابات نشد. در آن انتخابات اصلاحطلبان ۱۴ نامزد اولیه داشتند که ۵ نفر ثبتنام کردند و مابقی رد صلاحیت شدند.
نقاط ضعف صدر
محمد صدر چهره شناختهشدهای نیست. به خصوص مواضع او درباره مسائلی مثل حجاب، مسائل فرهنگی و از همه مهمتر مسائل اقتصادی مشخص نیست. او چندی پیش درباره لایحه حجاب و عفاف گفته بود «در مورد لایحه عفاف و حجاب این شک وجود دارد که آیا نفوذ خارجی، دشمنان اسلام و دشمنان ایران پشتپرده هستند و به همان بخش تندرو مجلس دستور دادند که این لایحه را تهیه و ارائه کنند. امیدوارم مسئولین نظام به این مسئله توجه کنند که نفوذ خارجی نه تنها در بخشهای امنیتی، اقتصاد و نفت بلکه میتواند در بخش فرهنگی هم باشد و یک چنین ایدههایی ضداسلام و ضد جمهوری اسلامی را از طریق برخی افراد تندرو که عقل کامل ندارند، به نظام تحمیل میکنند.» با این حال نسل جدید او را نمیشناسند گرچه نسلهای قدیمیتر نیز خاطرات روشنی از او در ذهن ندارد. سید محمد صدر هرچند با چهرههای قدیمی اصلاحطلب رابطه نزدیکی دارد، اما نسل جدید اصلاح طلبان او را به خوبی نمیشناسد.
گذر از شورای نگهبان
در دوره قبل اصلاحطلبان شاهد آن بودند که چهرههای تراز بالایی مثل اسحاق جهانگیری، علی لاریجانی و محمد شریعتمداری پشت سد شورای نگهبان ماندند؛ با اینکه همگی آنها سوابق خدمتی فراوانی در نقاط حساس نظام داشتند. حتی رئیسجمهور سابق ایران نتوانست اعتماد اعضای شورای نگهبان را برای عضویت در مجلس خبرگان به دست بیاورد. بنابراین اصلاحطلبان برای انتخابات باید سراغ گزینهای بروند که شانس بیشتری برای عبور از سختگیریهای شورای نگهبان را داشته باشد. محمد صدر با این امید مورد اقبال قرار گرفته که حضورش در مجمع تشخیص مصلحت نظام، عاملی برای تایید صلاحیت او باشد. اما به یاد نبریم یازده سال قبل، شورای نگهبان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را هم ردصلاحیت کرد.
محمد صدر زمستان گذشته بعد از ردصلاحیت حسن روحانی در انتخابات مجلس خبرگان گفته بود «متأسفانه یک بینشی حاکم شده است که این بینش انقلابی و بینش امام خمینی (ره) نیست. حالا این بینشی که نه بینش امام، نه بینش انقلاب و نه بینش مردمی است یا به دلیل جهل است یا به دلیل نفوذ است.» باید دید اصلاحطلبان میتوانند در مدت کم ۳۰ روزه تا انتخابات سید محمد صدر را راضی به ثبتنام کنند، حول او اجماع ایجاد کنند، و مردم به رایدادن به او قانع کنند؟